در جستجوی آفتاب

الله نور السموات و الارض

در جستجوی آفتاب

الله نور السموات و الارض

خواستن یا نیاز ضروری داشتن

سلام

تا حالا شده تو خونَتون در حین انجام کاری احساس کنید که تشنَتونه و برید یخچال رو باز کنید و آب بخورید.
یا تا حالا شده تو یه ظهر تابستون به خونه برسین، اونقدر تشنتونه که اولین کاری که می کنین سراغ یخچال می رین و یه بطری آب برمی دارین و یه ضرب می کشید بالا !...
یه حالتِ دیگه هم هست، تا حالا تجربه پیاده روی تو کویر رو داشتین. چند ساعت بدون آب تو کویر راه رفته باشی و آفتاب به وسط سرت تابیده باشه. می دونی چه اتفاقی می افته! دهنت اونقدر خشک می شه که لبات به هم می چسبه، راحت نمی تونی دهنت رو باز کنی، آب دهنت رو نمی تونی قورت بدی. اونقدر تشنته که تموم سلول های بدنت آب می خوان. همه با هم!
یه وقت تو خونه نشستیم آب می خوایم، یه جا از راه می رسیم آب می خوایم و یه جا تو کویر آب می خوایم.
تو هر سه احساس تشنگی می کنیم ولی اولی کجا و آخری کجا.
تو حالت سوم ما آب نمی خوایم، بلکه آب نیاز ضروری مونه. اگه آب نباشه ما هم نیستیم.
تو زندگی هم بعضی چیزها رو می خوایم و بعضی چیزها نیاز ضروری مونه.
راستی بین خواستن و نیاز ضروری داشتن چه تفاوتی وجود داره؟